درک درستی از افسردگی داشته باشیم
درک درستی از افسردگی داشته باشیم
قطعا مدیتیشن به تنهایی علائم افسردگی شما را از بین نخواهد برد، اما به شما کمک میکند تا آن را بیشتر کنترل کنید.
افسردگی از مشکلات شایع در سلامت روان است و سازمان بهداشت جهانی اخیراً افسردگی را به عنوان اصلی ترین دلیل بیماری های بهداشتی و معلولیت در سراسر جهان ذکر کرده است. افسردگی انواع مختلفی مثل افسردگی مزمن، افسردگی کوتاه مدت، افسردگی فصلی، و… دارد.
ممکن است روش های مختلفی مثل دارودرمانی یا مراجعه به روانشناس را امتحان کرده باشید و حتی شاید این روش ها برایتان موفقآمیز هم بوده است اما تحقیقات مداوم حاکی از آن است که تمرین مدیتیشن منظم و روزانه می تواند با تغییر نحوه پاسخ مغز به استرس و اضطراب به شما کمک کند؛ چرا که استرس و اضطراب، محرکهای اصلی افسردگی هستند.
قطعا مدیتیشن به تنهایی علائم افسردگی شما را از بین نخواهد برد، اما به شما کمک میکند تا آن را بیشتر کنترل کنید.
مدیتیشن به شما کمک میکند تا پاسخی خودتان را به افکار منفی تغییر دهید. افسردگی شامل افکاری بی نهایت تاریک و مبهم است. شما ممکن است در افسردگی، نسبت به زندگی یا حتی خودتان احساس ناامیدی، خشم و بی ارزشی کنید و شما به کمک مراقبه در قدم اول به آگاهی بیشتری از این احساسات مبهم و پیچیده میرسید.
بله شاید عجیب به نظر برسد اما هدف از مدیتیشن قرار نیست که این افکار را انکار کند و یا به شما القا کند که این احساسات وجود ندارد. مدیتیشن به شما کمک میکند تا به این افکار توجه کنید و آن ها را بپذیرید، و سپس آن ها را رها کنید. و به این طریق به برهم زدن چرخه های تفکر منفی کمک کند.
و با تکرار زیاد مدیتیشن شما را به جایی میرساند که میتوانید با انجام آن:
به فکری که باید توجه کنید
آن را به عنوان یک احتمال موجود بپذیرید
و قبول کنید که این تنها احتمال نیست
به عنوان مثال، به جای پیروی از این فکر را با چیزی مانند این که “من لایق یک رابطه خوب نیستم” ، مراقبه می تواند به شما کمک کند این فکر فقط از آگاهی شما عبور کند – و ادامه دهید.
مدیتیشن به طور فیزیکی مغز ما را تغییر میدهد و تحقیقات نشان داده است کسانی که روزانه مراقبه می کنند می توانند در ارتباطات عصبی مغز که باعث ایجاد احساس ترس یا اضطراب می شود ، دچار شکستگی شوند. بعلاوه ، این ارتباطاتی را در مغز ایجاد می کند که مربوط به سطح همدلی ما و همچنین توانایی ما در ارزیابی منطقی مشکلات است. مطالعه ای که توسط دانشکده پزشکی هاروارد انجام شد نشان داد که تغییرات مثبت می توانند فقط پس از هشت هفته از شروع یک تمرین مدیتیشن رخ دهند. این تغییرات همچنین باعث تقویت مزایای حافظه و افزایش سطح شادی می شوند
بیایید با هم یک تجربه واقعی را بخوانیم:
” سفر من با افسردگی شامل یک بحث و مشجاره درونی و طولانی بود و همین باعث میشد تا روند بهبودی من طولانی تر شود. من مجبور شدم با این تصور دست و پنجه نرم کنم که فکر میکردم شخصیت قوی نیستم که قبلا به آن اعتقاد داشتم. حالا میدانم که این حقیقت دروغ است، جنگی درون من بود، شاید بتوانم بگویم جنگ من با افسردگی، و اینگار این جنگ تمام شدنی نبود. وقتی که یک درمانگر مدیتیشن را به عنوان راهی برای استراحت، تفکر، و پذیرفتن وضعیت فعلی خود توصیه کرد، فورا از آن را انکار کردم و نپذیرفتم.
ماه ها گذشت و من هیچ آرامشی پیدا نمی کردم. درعوض ، ناامیدی باعث شد حالم ناخوشایند شود ، و مشخص شد که استراتژی من برای “جنگ” کارایی ندارد. پس از آن بود که به عقاید ذهن آگاهی ، آرامش و پذیرش بازگشتم.
در ابتدا مراقبه فوق العاده سخت بود. تلاش برای آرامش و پذیرش افکار خودکشی و افسردگی کاری غیرممکن به نظر می رسید. با این حال ، هنگامی که شروع به فاصله گرفتن از افسردگی کردم و دیدن آن به عنوان یک مشکل خارجی که مرا تعریف نمی کرد ، تمرین مراقبه بسیار آسان تر شد. نمیگویم که از تأمل در افکار تیره خود لذت بردم ، اما فهمیدم که لازم نیست دائمی باشند. این دوره های تأمل ، فرصتی عالی برای من شد تا بتوانم سلامت روان خودم را بررسی کنم. من می توانم پستی و بلندی هایی را که در آن روز یا هفته تجربه کرده ام ارزیابی کنم. و من در واقع می توانستم تأثیرات مثبت مراقبه را احساس کنم.
فهمیدم مدیتیشن میتواند به همان اندازهای موثر باشد که دارو های ضد افسردگی موثرند( ولی من مدیتیشن را به قرص ها ترجیح میدهم).
و فهمیدم که مراقبه لازم است یک روتین ثابت در زندگی من باشد. به خصوص اکنون – وقتی می توانم با خوشحالی بگویم که مراقبه بخشی از برنامه روزمره من است و به من اجازه می دهد تا با احساس راحتی بیشتری به افسردگی بپردازم.”
این یک برگ شناور در امتداد رودخانه است ، نه گردابی که شما را به زیر آب می کشد. می توانید بدون اینکه در چرخه افکار فزاینده اضطراب آور گیر بیافتید ، از لذت بردن از لحظه لذت ببرید.
و دو نکته مهم :
اول ، ممکن است احساس کنید که مدیتیشن برای شما مناسب نیست و این اشکالی ندارد. آنچه مهم است یادگیری پذیرفتن موقعیتی مثل افسردگی است ، نه جنگیدن با آن ، و همچنین درک اینکه همه چیز تغییر می کند. اگرچه ممکن است در حال حاضر ابرهای تاریکی وجود داشته باشد ، اما آسمان همیشه ابری نمیماند و باز آسمان آبی نمایان میشود.
و دوم ، سعی کنید خود را غرق در افکار در مورد اینکه چه روال مناسبی می تواند باشد ، نکنید. راه های زیادی وجود دارد چه در مدیتیشن و چه درمان های دیگر در افسردگی اما مراقبه یکی از ابزارهای عالی است و استفاده از آن همراه با سایر برنامه های معمول می تواند مفید باشد.
روز های خوبی را برایتن آرزومندم
منابع:
https://www.healthline.com/health/meditation-for-depression#how-to-try-it