از کودک درون چه میدانید؟
کودک درون :
شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که کودک درون چیست؟ و آیا همه ما میتوانیم کودک درون داشته باشیم؟ در ادامه قصد داریم تا به موضوع کودک درون و ویژگی های آن و چگونگی دستیابی به کودک درون با یکدیگر بپردازیم پس برای آگاهی بیشتر در این رابطه در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
مفهوم کودک درون :
کودک درون یک مفهوم کلی و انتزاعی در نظر گرفته می شود که در واقع شامل احساسات و افکار ، عواطف و نیازهای دروان کودکی هر فردی می شود که در زندگی تجربه کرده است و آثار و نتایج آن تا دوران بزرگسالی نیز هم چنان پابرجا مانده و زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است.
بسیاری گمان می کنند که کودک درون درواقع تنها شامل ابعادمنفی می ود به طور مثال ما تنها از دوران کودکی خود ویژگی های منفی چون وسواس ، شک و تردید یا عدم اعتماد به نفس را به همراه داریم در حالی که چنین طرز تفکری در ارتباط با کودک درون درست و صحیح نیست.
همین تفکر و ایده باعث شده که محققان تلاش بیشتری را در راستای شناخت کودک درون کنند و با علم و آگاهی بیشتری به این موضوع نگاه کنند.
ویژگی های مثبت کودک درون :
کودک درون اگرچه می تواند شامل ویژگی های منفی و ناراحت کننده باشد اما یکی دیگر از بخش های آن کخ کمتر مورد توجه قرار می گیرد قسمت ویژگی های خوب است.
کودک درون می تواند ذوق و سرزندگی دوران کودکی را در یک فرد بزرگسال زنده نگه دارد و باعث شود که در زندگی با علاقه و خوشی بسیار زندگی کند و درصد امید به زندگی بالاتری را نسبت به فردی که دارای کودک درون وکتری در وجود خود است داشته باشد.
کودک درون هم چنین می تواند باعث ایجاد احساس خلاقیت در افراد شود و به دنبال این خلاقیت انواع پیشرفت ها را در زندگی شغلی و شخصی ایجاد کند.
به همین دلیل است که اگر بتوانیم کودک درون خود را به خوبی بشناسیم به راحتی امکان گذر کردن و کنار آمدن با ویژگی های منفی و استفاده کردن از ویژگی های مثبت برای هر کسی به وجود می آید.
راه شناخت کودک درون :
یکی از ساده ترین و کاربردی ترین راه های شناخت کودک درون استفاده از تکنیک های مدیتیشن به صورت روزانه و مداوم است. مدیتیشن به طور کلی با استفاده از تکنیک های مختلفی که دارد به افراد کمک می کند تا به سطح بالاتری از خود آگاهی برسند و ویژگی های مثبت و منفی خود را به خوبی بشناسند.
هرچه میزان خودآگاهی در یک فرد بالاتر باشد میزان شناخت وی از کودک درون نیز افزایش پیدا خواهد کرد و به همین سبب می تواند ویژگی های کودک درون خود را به خوبی در مواقع مختلف شناسایی کرده و بهترین رفتار ممکن را از خود بروز دهد.
به طور مثال ممکن است ما در دوران کودکی اضطراب زیادی را در شرایط شلوغ اجتماعی تجربه کرده باشیم و این اضطراب هم چنان تا دوران بزرگسالی تا میزان کمی با ما مانده باشد و در شرایط مختلف احساس ناامنی را به ما القا کند ، اگر ما به خودشناسی رسیده باشیم و کودک درون خود را نیز بشناسیم می دانیم که علت چنین اضطرابی مربوط به دوران کودکی ما است و تلاش می کنیم تا به شیوه های مختلف با این اضطراب کنار بیاییم و آن را درک کنیم.
انواع کودک درون چیست ؟
با توجه به مطالبی که تا کنون در ارتباط با کودک درون ذکر کرده ایم می دانید که کودک درون به انواع مختلف تقسیم می شود که سه دسته کلی از آن بیار مورد توجه قرار گرفته است. این دسته ها شامل کودک درون طبیعی ، کودک درون سازگار و کودک درون پرخاشگر می شوند که در ادامه به صورت خلاصه به توضیح هر یک از این انواع خواهیم پرداخت.
کودک درون طبیعی :
کودک درون طبیعی درواقه نشان دهنده سالم زیستن یک فرد چه در دوران خردسالی و چه در دوران بزرگسالی است. این کودک در دوران کودکی خود والدینی نرمال و طبیعی را تجربه کرده و به همین جهت احساساتی عادی را در زندگی برای خود دارد. این فرد در زمان بزرگسالی خود به واسطه تجربه های مثبتی که داشته نسبت به زندگی امیدوار است و احساس شادابی و سرزندگی می کند و دارای توانایی بروز سالم هیجانات مثبت و منفی خود را دارد.
کودک درون سازگار :
کودک درون سازگار خیلی هم خوب نیست چون که کاملا تحت تاثیر والد است؛ یعنی نوعی از کودکی کردن که والدین و دیگران فرد را دوست دارند؛ اما این دوست داشتن پیششرط دارد و آن پیششرط این است که کاملا تحت کنترل دیگران باشد و مطابق ارزش ها و قوانین آنها زندگی کند.
کودک سازگار در حال انجام چیزی است که والدینش و جانشینان والدین در اجتماع (از معلم گرفته تا همسر) دیکته کرده اند. تنها هدف کودک سازگار کسب رضایت و تائید دیگران است. این افراد در بزرگسالی به دلیل فرو خوردن خشم و غم دچار بیماریهای جسمی و یا عصبی میشوند.
همه ما ممکن است در درون خود به صورت ناخودآگاه یک کودک درون سازگار داشته باشیم که این امری طبیعی است زیرا بخشی از وجود هر انانی تمایل به پیروی کردن دارد اما زمانی این بخش از کودک درون به صورن غالب خود را نشان می دهد و ظاهر می شود می تواند شرایط نامناسبی را به وجود آورده و آسیب های بسیاری را به وجود آورد.
کودک درون پرخاشگر :
این بعد از یک کودک درون در هنگام ایجاد روابط بین فردی در دوران بزرگسالی به خوبی می تواند خود را نشان دهد و ویژگی های غالب آن به این صورت است که فرد تمایل دارد با بروز انواع پرخاشگری حرف خود را غالب جلوه دهد.
چنین خصوصیت اخلاقی که از دوران کودکی در افراد باقی می ماند آسیب های بسیاری را در زندگی بزرگسالی هم برای خود فرد و هم برای اطرافیان او باعث می شود.
کلام پایانی :
آگاهی از ویژگی های مثبت و منفی کودک درون می تواند به ما کمک کند که خود را بهتر بشناسیم و در نتیجه روابط بهتر و سالم تری را در دوران بزرگسالی خود تجربه کنیم.
این شناخت انگیزه و کیفیت زندگی ما را افزایش داده و در نهایت نتایج مثبت بسیاری را به دنبال خواهد داشت.