Project Description

دوره مدیتیشن خودط باش
«به دورهی خودت باش خوش اومدی!
هر روز یک فایل صوتی گوش بده + تمرین رو انجام بده.
ترتیب مهمه.
عجله نکن.
با سرعت خودت جلو برو. این سفر مال توئه.»
تمام حقوق مادی و معنوی متعلق به مایندر می باشد

دوره مدیتیشن خودط باش
دوره مدیتیشن خودط باش از کوشا گودرزی
«به دورهی خودت باش خوش اومدی!
هر روز یک فایل صوتی گوش بده + تمرین رو انجام بده.ترتیب مهمه. عجله نکن. با سرعت خودت جلو برو. این سفر مال توئه.
تمرین1:
چشمتو ببند…
یه نفس عمیق بکش…
دستتو بذار روی قلبت.
الان از خودت بپرس:
“اولین باری که حس کردم باید خودمو قایم کنم، کی بود؟”
صحنهای خاص به ذهنت میاد؟ صدا، چهره، حس؟
قضاوت نکن. فقط ببینش.
حالا آروم بگو:
“میبینمت. هنوز اینجایی. و من برگشتم سراغت.”
یه برگه بردار. بالاش بنویس:
«دروغی که پذیرفتم این بود که…»
و جمله رو کامل کن. حتی اگه سخته. حتی اگه تاریکه.
امروز فقط قراره ببینی چه نقابی رو زدی. نه قضاوتش کنی.
تمرین2:
یه کاغذ بیار. سه تا ستون بکش.
🧩 ستون اول:
“چه نقابی زدم؟”
مثلاً: همیشه خوشحالم، موفقم، بینیازم…
💸 ستون دوم:
“بهای این نقاب چی بوده؟”
مثلاً: خستگی روانی، از خودم دور شدم، رابطههای سطحی…
🔁 ستون سوم:
“چی رو از دست دادم؟”
مثلاً: صداقت، لذت، آرامش، خودم…
با صداقت بنویس. چون اگه قیمت رو نبینی، هیچوقت نقاب رو زمین نمیذاری.
تمرین3:
یه جای آروم پیدا کن. بشین.
چشمتو ببند.
نفس عمیق… دم… بازدم… دوباره…
حالا، از خودت بپرس:
«الان، بدنم کجا گرفتهست؟
کجای بدنم حس میکنم یه چیزی مونده، یه حرف نگفته، یه درد فراموششده؟»
دستتو ببر روی اون ناحیه.
فقط لمسش کن.
هیچ کاری نکن. فقط باش.
حالا با اون نقطه حرف بزن.
آروم بگو:
«میدونم سالها ساکت بودی… ولی من اینجام.
میشنومت. و دیگه تنهات نمیذارم.»
اجازه بده اشک بیاد.
لرزش بیاد.
سکوت بیاد.
اینا یعنی بدنت داره باز میشه.
تمرین4:
چشمتو ببند.
نفس عمیق… دم… بازدم…
حالا تصور کن یه موقعیت ساده:
میخوای حرفی بزنی که خیلی وقتِ تو دلت مونده.
یا لباسی بپوشی که واقعاً دوست داری.
یا یه محتوای واقعی از خودت بذاری.
کجای بدنت سفت میشه؟
چی میشنوی تو ذهنت؟
صدایی که میگه:
• “اگه اینو بگی، مسخرهت میکنن.”
• “اگه اینجوری باشی، کسی دوستت نداره.”
حالا به اون صدا بگو:
«میدونم ترسوندی منو تا زنده بمونم… ولی دیگه وقتشه بزرگ شم.
وقتشه خودمو نشون بدم، حتی اگه بلرزم.»
یه جمله بنویس که تا امروز از گفتنش میترسیدی.
با صدای بلند بخونش. حتی اگه صدات میلرزه.
تمرین5:
یه برگه سفید بردار.
بالاش بنویس:
«منِ ساختگی که حالا وقتشه بره…»
و بعد، بنویس:
• اون چه نقشی بازی میکرد؟
• از چی میترسید؟
• چطور بهت کمک کرد؟
• و چرا دیگه بهش نیاز نداری؟
حالا، آروم چشمهاتو ببند…
نفس عمیق…
و تصور کن این برگه رو توی یه آتیشِ نمادین میذاری…
یا خاک میکنی.
با احترام. با قدردانی. با اشک، اگه لازمه.
و بگو:
«مرسی که کمکم کردی زنده بمونم…
ولی من دیگه نمیخوام فقط زنده بمونم.
من میخوام واقعی زندگی کنم.»
(اگه ممکنه واقعاً این برگه رو بسوزون یا دفن کن.
تو این نمادها، جادو هست.)
تمرین6:
تمرین گوشدادن به صدای درون:
۱. یه جای آروم پیدا کن. بشین. چشمتو ببند.
۲. دستتو بذار روی قلبت. نفس عمیق بکش.
۳. از خودت بپرس:
«اگه هیچکس قضاوتم نمیکرد…
اگه هیچ ترسی نبود…
چی میخواستم؟»
فقط گوش بده.
نه فکر کن. نه تحلیل کن.
اونی که اول میاد، همونه.
حالا بنویس:
• الان صدای درونم چی میگه؟
• چی رو داره بهم یادآوری میکنه؟
• چی رو خیلی وقته نمیخوام بشنوم ولی هنوز اونجا تکرارش میکنه؟
✅ صدای درون، فریاد نمیزنه.
✅ نجوا میکنه.
✅ باید ساکت شی تا بشنویش.
تمرین7:
امروز فقط یه سؤال ازت دارم — و نمیخوام با ذهن جواب بدی.
با احساس، با بدن، با صدای درونت جواب بده.
«الان، به چی باید نه بگی…
که مدتهاست بهش “بلهی دروغی” گفتی؟»
ممکنه یه رابطه باشه.
یه پروژه، یه مسئولیت، یه ماسک، یه قولی که خلاف حقیقتته.
پیداش کردی؟ حالا… بلند بگو:
«نه. من دیگه ادامه نمیدم.
حتی اگه بترسم.
حتی اگه نفهمی.
من به خودم برمیگردم.»
حالا بنویسش. جملهتو ثبت کن. روی دیوار بچسبون. توی گوشی ذخیره کن.
این “نه”، در رو باز میکنه برای “بلهی واقعیات.”
تمرین8:
چشمتو ببند.
نفس عمیق.
بدنتو آروم کن.
و بپرس:
«روحم به چی داره میگه: لطفاً منو انتخاب کن؟»
یه پروژه؟
یه سفر؟
یه تغییر؟
یه کاری که مدتهاست صدات میکنه ولی نشنیدیش؟
نذار مغز جواب بده. بذار شکم، قلب، تن جواب بدن.
حالا جملهتو بنویس:
«امروز به __ بله میگم.
چون این چیزییه که واقعاً از من میاد.»
و بعد… یه کار کوچیک واسش انجام بده.
یک قدم.
• یه پیام بفرست.
• یه فایل باز کن.
• یه اقدام کوچیک.
• یه تماس.
تصمیم، تجسم نیست. حرکته.
تمرین9:
گوشی رو بذار کنار.
برو جلوی آینه.
یا رو به یه جای خالی بشین.
نفس عمیق.
و بلند بگو:
«این منم. و دیگه قایمش نمیکنم.»
حالا با صدای بلند جواب بده:
• من کیام؟
• چی واسم مهمه؟
• چی رو میخوام بلند اعلام کنم؟
ممکنه اولش خجالت بکشی. عالیه.
چون اون خجالت یعنی مرز نقاب داره میشکنه.
حالا یه قدم بلندتر:
گوشیتو بردار.
یه voice کوتاه ضبط کن.
• حتی اگه فقط یه جملهست.
• حتی اگه فقط واسه خودته.
• حتی اگه هیچکس گوش نمیده.
این حرکت، انرژی صدا رو فعال میکنه.
و صدایی که فعال بشه… دیگه خاموش نمیمونه.
تمرین روز ۱۰ — بیانیهی هویتی جدید
یه برگه بردار. بالاش بنویس:
«من از اینجا به بعد…»
و بعد با صداقت، شجاعت، و حضور ادامه بده.
• من به چی متعهدم؟
• چی دیگه برام قابل قبول نیست؟
• چه صدایی، چه حضوری، چه انرژیای رو انتخاب میکنم؟
بذار این بیانیه، آتشی باشه که مسیرتو روشن کنه.
و آخرش با صدای بلند بخونش.
با صدا. با لرزش. با قدرت.